تا شقایق هست زندگی باید کرد
عده ای سوخته و باخته اینجا جمع اند
گرد هم می ایند تا به اقبال بلند خورشید
تن رنجور و ستم دیده ی خود را برهانند ز بند
تا در این کوثر عشق روح زنگار زده پاک شود
و خدا می شنود می بیند و خدا مسرور است
که در انجا گلها طعنه بر باغچه ی پر گل و بستان زده اند
دست در دست هم و با دعایی زیبا
وصل او می طلبند ارامش میخواهند
عشق در سادگی معبد ما می چرخد چلچراغ اینجا قطرات اشک است
که به احسان و وفا گاهگاهی به دل کعبه ی ما میریزد
زائران اینجا پاکتر از گل یاس غسل در خون جگر کرده و با عشق به دعا امده اند
معبد ما زیباست گر چه اینجا درد است
درد هایش زیباست.
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در 17 / 8 / 1391برچسب:, ساعت
20:5 توسط معصومه| نظر بدهيد |
Power By:
LoxBlog.Com |